اشکالی ندارد که وقتی فرزندتان به دانشگاه می رود، احساسات خود را نشان دهید
انتشار: شهریور 08، 1403
بروزرسانی: 24 خرداد 1404

اشکالی ندارد که وقتی فرزندتان به دانشگاه می رود، احساسات خود را نشان دهید


این کاملا طبیعی است که وقتی فرزندتان به دانشگاه می رود، احساسات خود را نشان دهید. نه واقعا

مسن ترین ما یک هفته پیش رفت. فکر می کنم حالم خوب است، و بعد فنجان آبی را می بینم که روی میز خوابش گذاشته، انگار که برای یک روز بیرون رفته بود، چون دلم نمی خواست اتاقش را لمس کنم. یا حالا ما چهار نفر به شکل دیگری سر میز می نشینیم، به طوری که او فضا خالی نیست دیشب قدم زدیم و من تقریبا در راه برگشت از من پرسیدند: هی ماشین آیدن کجاست؟ » ما هم مثل او سازگار می شویم.

طراحی اتاق خواب نوجوان

چهارشنبه گذشته وقتی یکی از دوستان از من پرسید که حالم چطور است، به او گفتم که با عصبانیت داشتم خانه را تمیز می کردم و نمی دانم چرا. او از من پرسید که آیا این کار را با صدای آهنگ تیلور "I Can Do It With A Broken Heart" انجام دادم. اشعار از نظر کمدی برای این کندترین و طولانی ترین جدایی که تا به حال تجربه کرده ام قابل استفاده است.

من خیلی به او وسواس دارم اما او مانند طاعون از من دوری می کندمن خیلی گریه می کنم اما بسیار سازنده هستم، این یک هنر استوقتی حتی بتوانید آن را انجام دهید می دانید که خوب هستیدبا دل شکسته
بله، از نظر گذشته واقعاً دراماتیک به نظر می رسد. اما در حال حاضر این موضوع من نیز هست.

من پست های زیادی در فیس بوک و سایر رسانه های اجتماعی می بینم که جملاتی مانند "من نگه داشتم" یا "اصلا گریه نکردم!" » انگار قرار است به کسانی که قوی ترین اراده را دارند مدال افتخار بدهیم. من همچنین افرادی را می بینم که به دیگران می گویند "غلبه کنید". ببخشید چی؟ این قله اورست احساسات است و ظاهراً همه ما بی سر و صدا به همه بر اساس مسافتی که تا قله سفر کرده اند رتبه بندی می کنیم. آخرین باری که بررسی کردم، هنوز اجساد در آن بالا وجود داشت، و هیچ جواهری در تاج ضرب المثل برای افرادی که از نظر عاطفی جدا شده بودند وجود نداشت.

می فهمم. جامعه ما واقعاً برای کنترل عاطفی ارزش قائل است. با این حال، کمی منسوخ شده است، و ایده آسیب پذیر بودن بیشتر مردم را به وحشت می اندازد. {ممنون، من از آن متنفرم.}

اشک به تنظیم سیستم عصبی پاراسمپاتیک بدن شما کمک می کند. گریه می تواند به شما کمک کند تا حالت تعادل را به دست آورید. می دانم، درست است؟ علم.

طراحی اتاق خواب نوجوانطراحی اتاق خواب نوجوان

اما موضوع فقط گریه ، هنگام پیاده ، بچه ها نیست. این یک فرآیند چند وجهی است. با اولین فرزندم، یک سال درمان بود. سفری که ما واقعاً تجربه می کنیم، از اولین بازدیدهای فرزندمان از دانشگاه (در حالت ناامیدی دائمی در حالی که از شلنگ آتش نشانی می نوشد) و آن پرتره های فارغ التحصیلی تا آخرین آغوش خداحافظی و سازگاری با زندگی بدون او در خانه. من آماده نبودم اما وقتش بود. این که والدینی که در این زمینه یک یا دو قدم از من جلوتر هستند، مدام به من یادآوری می کنند که با هر کودکی راحت تر است، احساس آرامش می کنم. اما امسال همه چیز جدید بود و هجده سال آخر زندگی من گذشت... این یک نقطه عطف است.

طراحی اتاق خواب نوجوانطراحی اتاق خواب نوجوان

من مادرانی را در طبیعت ملاقات می کنم که همان مرحله زندگی خود را سپری می کنند، و همه ما نگاهی آگاهانه به آن ها می کنیم و وقتی کسی از ما می پرسد، می گوییم همه چیز درست است. زیرا نادیده گرفتن احساساتمان آسان تر است و اگر بگوییم اینطور نیست ، به نظر می رسیم. هیچ ، نمی خواهد احساس بار عاطفی داشته باشد. یکی از دوستان به من کمک کرد تا در هر مرحله با همه اینها کنار بیایم. در واقع، من هم متاسفم و هم قدردان که او در این سفر من را به عنوان یک تخته صدای قوی همراهی کرد. گاهی اوقات به کسی نیاز دارید که احساسات شما را تأیید کند و به شما بگوید که در واقع یک دیوانه نیستید. من واقعاً مشتاق هستم که وقتی نوبت به او می رسد همان شخص برای او باشم، حتی اگر او احتمالاً در وضعیت بهتری از من باشد. و آرامش بی پایان من مادران دیگری بوده است که همین مرحله را گذرانده اند و آنها نیز در مورد وضعیت خود صادق هستند.

بنابراین بقایایی از جامعه از دهه 1950 وجود دارد، زمانی که خویشتنداری بیش از هر چیز مورد ستایش قرار می گرفت و بنابراین ما اجازه نداشتیم احساسات خود را نشان دهیم. از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است و هنوز هم وجود دارد، به عنوان یک عارضه جانبی عجیب از فقدان خودآگاهی عمومی. ما به طرق مختلف تکامل یافته ایم، اما در هنر نمایش تصویر خود درگیر می شویم. بنابراین به نظر می رسد این وضعیت های "من گریه نکردم" ارزش ما را به طرز عجیبی کمیت می کند. احساسات خوب است. شاید نه آنهایی که مثل کوآلای گرسنه محبت به مچ پایشان می چسبی، در حالی که سعی می کنند از آنجا فرار کنند، اما به جرأت می توانم بگویم، احساسات این گونه است. مهم است.

از طریق

موقع خداحافظی کمی گریه کردم. اما در اینجا احساسات من در هفته اول به نظر می رسید، زیرا تمام این شروع یک فصل جدید (درست مانند کل سال گذشته) یک روند است:

شنبه که پس از روزها سازماندهی، بسته بندی و برنامه ریزی به خانه رسیدیم قبل از روز حرکت، که یک ماراتن بود، همراه با بی خوابی و خستگی عاطفی، در حین چت او احساسات من، در کنار احساسات برادران و خواهرانم، فراتر از پاک شدن عمومی وجود نداشت. یکشنبه هم همینطور بود. روز دوشنبه، حالم بد شد، سپس خشمی که پیش بینی نمی کردم، زیرا، البته، سرنوشت این بود که اولین قرار من در دانشگاه کاملاً با چرخه یائسگی من همزمان شد. {بله، من دیگر آن را انکار نمی کنم. آره.} خشم یک احساس ثانویه است که سعی می کند چیز دیگری را به ما بگوید. شروع یک فصل جدید، فصلی که من کاملاً برای آن آماده نبودم (و هرگز نخواهم بود)، راهی برای به نمایش گذاشتن چیزهایی دارد که ممکن است در گذشته در پردازش آنها مشکل داشته باشم.

طراحی اتاق خواب نوجوانطراحی اتاق خواب نوجوان

روز سه شنبه، سوار Pelaton جدیدمان شدم (این یک کرایه است، باید آن را امتحان کنید)، اما به جای انجام یک تمرین مبتدی، فکر کردم، "آره، من می توانم آن را تحمل کنم" و تقریباً در عرض سی دقیقه بمیرم زیرا تصمیم گرفتم بیشتر از این باشد و دوره پیشرفته را بگذراند. نه واقعا فکر می کنم به دلیل گریه ، و احساس سرخوشی بعد از تمرین که شدیداً به آن نیاز داشتم، شیطان ها را تحت تأثیر قرار دادم. همیشه از اینکه این کفش ها گیره می شوند، من را متعجب می کند، و فکر می کنم هر بار که کفش ها را پا می گذارم، کسی باید یک بررسی سلامتی انجام دهد، زیرا ممکن است از حال بروم و مانند یک موقعیت عروسکی عجیب و غریب ادامه دهم. نه واقعا چطور کار میکنه؟ آیا در یک فروپاشی عجیب پاهایم را بشکنم یا ...؟

روز چهارشنبه با یک دوست خوب قدم زدم که به من کمک کرد تا با احساساتم کنار بیایم. بعد تمیز کردمسازماندهی شده، باغبانی شده، گل های تازه بریده، لباس های شسته شده انجام داده و در نهایت احساس می کنیم که خانه خودمان هستیم احساس کرد بهتر، که در نهایت درمانی است

می توانم بگویم این سخت ترین کاری است که تا به حال انجام داده ام. اما اینطور نیست. چشم انداز کمک می کند و ابرها پاک می شوند، و از پنجشنبه گذشته به نظر می رسد که همه ما در حال قرار گرفتن در یک وضعیت عادی جدید هستیم. من دوست دارم به برنامه کلاسی او نگاه کنم و به این فکر کنم که او چه کار می کند، زیرا آن متن های پاسخ پر از «خوب» و «مطمئن» هستند، اما بالاخره این هدف نهایی بود. من فقط صبورانه منتظر می مانم تا زمانی که با ما تماس بگیرد. من به طور مرتب Life 360 \u200b\u200bرا چک می کنم تا مطمئن شوم که او سالم به خوابگاه خود باز می گردد. من هر حساب مرتبط در رسانه های اجتماعی را دنبال می کنم، به این امید که بتوانم نگاهی اجمالی به او داشته باشم. در نهایت، من تبدیل به اسرارگر و نیازمند سابق شدم و او چندان به من علاقه ای ندارد. حدس می زنم تماس گرفتن و قطع ،، مرحله بعدی باشد؟ شوخی می کنم.

او بهترین زندگی خود را سپری می کند. ما فقط با همه اینها سازگار می شویم. بنابراین وقتی کسی از من می پرسد که چگونه است یا چگونه کار می کنم، نمی توانم همه آن را در یک بسته تمیز و آماده جمع کنم زیرا این احساسات قطعاً خارج از جعبه هستند و برای همه متفاوت هستند. برای برخی افراد، خروج فرزند اول شما از لانه برای اولین بار با چرخه غم و اندوه مقایسه می شود، اما هیچ ، در مورد آن صحبت نمی کند. این بدان معنی است که ما بسیاری را تجربه خواهیم کرد احساسات پیچیده. و این طبیعی است. واقعاً پایان یک دوره است، اما من همچنین امیدوارم که شروع چیزی حتی بهتر باشد.

بنابراین، من این را برای کسی که به تازگی این سفر را شروع کرده است به اشتراک می گذارم. یا برای هر کسی که نمی داند این فصل جدید چگونه است. رها ، فرزندتان از لانه یک فرآیند است و احساسات شما هم همینطور. خبر خوب این است که تا زمانی که احساس بهتری نداشته باشید نیازی نیست در گوشه ای از شرمندگی پنهان شوید زیرا کسی به شما گفته است که {نگران نباشید، مطمئناً درونش مرده است و نیاز به درمان دارد} تا «فقط از آن عبور کنید». ". به خودتان فضا و اجازه دهید تا آن را احساس کنید. و سپس، خشم خود را از بین ببرید، تمرین جدیدی را که می خواستید بدون مرگ امتحان کنید، انجام دهید، یا سرگرمی جدیدی را در پیش بگیرید و عادی های جدید را در آغوش بگیرید. به هر حال، این زمان عالی برای هدایت همه چیز به چیزی مثبت است. اگرچه "کانال ، چیزی مثبت" شبیه صحنه ای از Ghostbusters در اولین باری است که آنها بسته های پروتون را امتحان کردند.

فقط بدانید که تنها نیستید. برای همه شما سال فوق العاده ای آرزو می کنم. این کاملا طبیعی است که وقتی فرزندتان به دانشگاه می رود، احساسات خود را نشان دهید.

واقعا



منبع: https://www.thehandmadehome.net/its-okay-to-show-emotions-when-your-kid-leaves-for-college/