شلی آرمیستد در مرکز توجه – سارا شرمن ساموئل

شلی در خانه

خانه برای شما چه معنایی دارد؟

با گذراندن مراحل مختلف مادری، تعریف خانه برای من تغییر کرده است. وقتی پسرها کوچک بودند و هفته های طولانی کار می کردم، جایی بود که به آنجا برمی گشتم و از من استقبال می کردند. اکنون شاهد اتفاقات برعکس هستم. وقتی پسرانم برای دیدن پدرشان دور هستند و از در عبور می کنند، چندین وعده از ظرفی را می خورند که همیشه در سفر به خانه به آنها خوشامد می گوید و سپس ساعت های زیادی می خوابند – این احساس، به عنوان یک مادر، گرم ترین احساس است. از مجلس خنده‌هایشان، متلک‌هایشان، خزیدن در رختخوابم تا از روزشان برایم داستان بگویند. از آنجایی که امسال به یک آشیانه خالی تبدیل شدم، این همان چیزی است که عمیقاً آرزوی خانه ام را دارم.

جای خالی را پر کنید: خانه شما باید….

استقبال ،. فضایی که در آن دوستان خوب به اندازه کافی احساس راحتی می کنند تا به خودشان کمک کنند تا غذا روی اجاق گاز شما تهیه کنند، به غذاها کمک کنند، بازی های رومیزی انجام دهند و روی کاناپه چرت بزنند. مهمان نوازی سطوح بسیار زیادی دارد. اگر به جایی برسد که مهمانان کاملاً احساس راحتی کنند و کاملاً خودشان را احساس کنند، این تعریف استقبال از من است. این در مورد این است که شما چه احساسی در مردم ایجاد می کنید. به کالاهای مادی بستگی ندارد.

از خانه دوران کودکی خود بگویید. چه چیزی را بیشتر به خاطر دارید؟

من به اندازه کافی خوش شانس بودم که در همان خانه در سامرست وست، کیپ تاون بزرگ شدم تا اینکه در 23 سالگی آفریقای جنوبی را ، کردم. پدر و مادرم برای ساختن خانه ای زیبا برای ما زحمت کشیدند. ساعت‌های زیادی در استخر ما سپری شد، استخری که از یک استخر پلاستیکی در حیاطی با علف‌های کوچک و بدون درخت و گیاه شروع می‌شد، تا باغی سرسبز با استخری زیبا که ساعت‌ها از روزم را در آن می‌گذراندم. شنا فعالیت مورد علاقه من است. دوستان بعد از مدرسه می آمدند و ما روی شناورها دراز می کشیدیم و در مورد همه رازهایمان صحبت می کردیم. من عاشق دیدن والدینم در یک عصر گرم تابستانی بعد از کار بودم، شنا ، بالا و پایین و رسیدن به روزشان با یک آبجو روی پله های استخر. ما همچنین این پنجره های چوبی کشویی خیره کننده را در آشپزخانه داشتیم که مشرف به پاسیو کف سنگی و یک اجاق چوبی بود. بوی تنور هیزمی، رو به تراس پوشیده از درخت انگور و آب آبی. آشپزخانه، آن پاسیو و استخر ما قلب خانه ما بودند.

  در پروژه رزماری ما یک اتاق دو طبقه چند منظوره بسازید!

خانه مورد علاقه شما که در آن زندگی کرده اید چه بوده است و چرا؟

من کلبه براونز در کیلمرزدون، سامرست را دوست داشتم. هنوز هم وقتی به خانواده‌مان فکر می‌کنم، این مکانی است که بیشتر از همه مرا تحت تأثیر قرار می‌دهد. زمانی که یوسف 6 ماهه بود به آنجا نقل مکان کردیم. اسحاق در آنجا متولد شد و این خانه واقعاً جادویی در زمین های زیبا بود. این بخشی از یک مزرعه 600 هکتاری بود، با یک چوب بین ما و جایی که در خانه بابینگتون کار می کردیم.

بهترین بخش حضور در خانه چیست؟

غذای طولانی با همسایگانمان در تراس مشترکمان. همه ما بسیار آهسته حرکت می کنیم، بنابراین ناهار ممکن است از ساعت 2 بعد از ظهر شروع شود و در ساعت 7 بعد از ظهر با پیاده روی در جایی در وسط پایان یابد.

ایده شما از خانه در طول سال ها چگونه تکامل یافته است؟

پیش از این، تمرکز بر زیبایی شناسی و قرارگیری اشیا وجود داشت. حالا این ذاتاً شبیه مجموعه ای از خاطرات است. هر قسمت از مبلمان با ما سفر کرده و غنی شده است. درست مانند آثار هنری و عکس های پسران در زمان بزرگ شدن. احساس می کند مجموعه ای از همه ما و آنچه دوست داریم.

5 چیز ضروری در خانه شما چیست؟

قابلمه چدنی که روی اجاق یا آتش کار می کند و برای سرو در وسط میز به اندازه کافی زیباست، روغن زیتون خوب، نمک دریایی مالدون، وان حمام و ملافه خوب.

روز ایده آل خود را در خانه توصیف کنید:

  Gummy Bear Shot - A Beautiful Mess

قبل از پسرها ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوید تا با آلفی آرمیستد، توله سگ ما، در کنار ساحل قدم بزنید. به مدت یک هفته به صورت دسته جمعی بپزید، یک قابلمه بزرگ از چیزهای داغ برای روز (دنده، مرغ سوخاری) درست کنید. من خانه را تمیز می کنم و لباس می شوییم. با پسرها صبحانه بخورید، به بازار کشاورزان برای سالاد و میوه بروید، تعداد زیادی حصیر و بالش روی شن‌ها بچینید، دوستان را دعوت کنید، و تا زمانی که خورشید غروب کند و ماه طلوع کند، بین غذا خوردن و گپ زدن متناوب باشید. ترجیحاً با آتش در ساحل برای پایان دادن به روز، سپس با آرامش بخوابید. این یک روز شلوغ با حضور کافی برای ایجاد احساس خوب و دوستی و طبیعت کافی برای تکمیل آن است. من آشپزی، نظافت و اتو ، را بسیار درمانی می دانم. اگر زمانی خلاقانه گیر کرده باشم، بهار خانه ام را تمیز می کنم.

مکان مورد علاقه شما در خانه شما چیست؟

هر نقطه آفتابی با یک بالش سر و یک کتاب جایی است که من در نهایت به چرت زدن می پردازم، گاهی اوقات در کف اتاق خوابم، کف اتاق خواب جوزف، پاسیو ما، یا ساحل زیر خانه ما.

چه چیزی به شما کمک می کند تا تعادل کار و زندگی را به دست آورید؟

چه چیزهایی به شما کمک می کند از یک روز کاری به خانه نشینی تبدیل شوید؟ بستگی داره کجا باشم در مالیبو، پای شما در اقیانوس و حداقل شش بازی سودوکو در حمام است. من فقط آب گرم را پر می کنم. در منهتن، این یک Negroni است و سپس با یک بطری شراب خوب، به رستوران مورد علاقه من پیاده روی می کنم.

  آشپزی هفته: کشور دیگری + Husk در انگلستان

آیا اخیراً تغییری در خانه خود ایجاد کرده اید؟

من مبل و صندلی‌هایم را با مخمل سبز زیتونی و چرم ویسکی دوباره روکش می‌کنم. وقتی بخواهم فضا را تغییر دهم، اتاق ها را با رنگ های مختلف رنگ می کنم یا مبلمان را دوباره روکش می کنم.

اگر می‌توانستید خانه دومی در هر کجای دنیا داشته باشید، آن کجا بود؟

من خوش شانس هستم که یک خانه کوچک در دهکده شرقی، در منهتن دارم. با این حال، رویای فعلی من میلرتون، نیویورک است. من و زیلو در این مرحله رابطه محکمی داریم.

منبع: https://sssedit.com/two-interviews-with-shelley-armistead/