چیزهایی که دلم برای خانه ما تنگ شده است

وقتی خانه‌مان را در مینه‌سوتا خریدیم، می‌دانستیم که خانه‌ای عالی با استخوان‌های خوب است، اما اگر به من می‌گفتی به آن فکر می‌کنم و با قاعده‌ای به آن فکر می‌کنم، مطمئن نیستم که حرفت را باور می‌کردم. چیزهایی وجود دارد که من در همه خانه هایمان دوست داشته ام، اما خانه مینه سوتا احتمالاً زیباترین خانه ای است که تا به حال در آن زندگی می کنیم. شاید مورد علاقه ما نباشد (که باید مشخص شود)، اما زیباترین. بزرگ و روشن بود، با پلان بسیار هوشمندانه. این فصل برای ما خانه عالی بود. و این یکی از کاندیدای اصلی برای سفارشی سازی بود تا آن استخوان ها کمی بیشتر شود.

اکنون که بیش از یک سال است که در خانه فعلی خود زندگی می کنیم و روی پروژه های بازسازی کار می کنیم، به خانه قدیمی خود و چیزهایی که بیش از همه دلم برایم تنگ شده است فکر می کنم. من فکر کردم جالب است که مقایسه ای کوچک بین این دو خانه به اشتراک بگذارم.

حمام اصلی

ما در خانه فعلی خود یک حمام اختصاصی داریم، اما قطعاً وارداتی از دهه 1970 است. همچنین فقط یک دوش دارد که برای صاحب قبلی نصب شده بود زیرا تحرک آنها در حال کاهش بود. وقتی دیدم حمام فقط دوش دارد، فکر کردم ممکن است خوب باشد. من عاشق حمام ، هستم این برای من یک غذا و راهی برای آرامش است و نمی‌توانستم تصور کنم خانه‌ای بدون وان در حمام بخرم. اما هر چیز دیگری در مورد خانه MD همان چیزی بود که ما به دنبال آن بودیم و برنامه ریزی کردیم که حمام ها را در سال اول بازسازی کنیم. خوب، گرفتن سقف جدید این طرح را از مسیر خارج کرد، بنابراین من خیلی بیشتر از آنچه فکر می کردم دوش می گرفتم! بنابراین این من را به اولین چیزی که در مورد خانه MN خود از دست می دهم می رساند: حمام اصلی. ما آن را چند سال قبل از حرکت با دوش سفارشی، کاشی‌های جدید، میز و وسایل جدید و کمی رنگ به‌روزرسانی کردیم. این یک تحول عالی و یک حمام زیبا و مجلل بود.

  طراحی HGX یک خانه "موسیقی" در دره هادسون ایجاد می کند

در اینجا می توانید در مورد این تحول بیشتر بدانید.

ای کاش می توانستم این قطعه را نجات دهم و به خانه فعلی خود وصل کنم. آن وان عمیق بهشتی بود و من خیلی دلم برای آن تنگ شده است.

1/2 حمام

از آنجایی که ما در مورد حمام صحبت می کنیم، دلمان برای داشتن نیم حمام در خانه تنگ شده است. ما فهمیدیم که یک حمام 1/2 در پلان های طبقه قرار دارد، اما مالک اصلی تصمیم گرفت به جای آن یک فضای ذخیره سازی داشته باشد. از آنجایی که اتاق خواب داریم، 1/2 حمام اضافه می کنیم. ما فقط منتظر یک پیشنهاد از طرف پیمانکار خود هستیم. نکته منفی نداشتن حمام 1/2 این است که مهمانان از حمام پسرانه استفاده می کنند که همیشه مرتب ترین حمام نیست! بنابراین دلم برای خانه MN خود تنگ شده است، اما به زودی یکی را به خانه جدیدمان اضافه خواهیم کرد.

روشنایی

یکی از چیزهایی که ما را در خانه MN فروخت، نور بود. ما پنجره‌های بزرگی رو به جنوب در سراسر پشت خانه داشتیم، بنابراین بیشتر اتاق‌ها در طول روز مملو از نور بودند. در واقع، زمان‌هایی وجود داشت که نور تقریباً بیش از حد وجود داشت، اما عکس‌های فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کرد و قطعاً حال و هوا را بالا می‌برد.

دفتر مجزا

در خانه قبلی‌مان، یک دفتر خانه و یک استودیوی هنری داشتم که در گوشه‌های مقابل خانه قرار داشتند. این چیدمان به من این امکان را داد که به راحتی یک منطقه کار و یک منطقه خلاق ایجاد کنم. تا جایی که می‌توانستم، ایمیل‌هایم، کار رایانه‌ام و چیزهای جالبی مثل مالیات، تسویه حساب‌ها و پرداخت قبوض را در دفتر نگه می‌داشتم. بنابراین، زمانی که به استودیوی خود بازگشتم، احساس آزادی از این نوع کار کردم. می‌توانستم توجهم را روی کارهای خلاقانه و هنری متمرکز کنم. در تنظیمات فعلی من، دفتر و استودیو من در یک فضا هستند. این به خوبی کار می کند، اما من دو حوزه کاری مجزا را از دست داده ام. (به هر حال، وقتی پسرها بزرگ شوند و دیگر در خانه زندگی نکنند، من می توانم از اتاق خواب به عنوان دفتر استفاده کنم.)

  خمیر پیتزا – یک آشفتگی زیبا

پله ها

این همونیه که بعضی روزا دلم تنگ میشه و بعضیا رو از دست نمیدم! چیزی بود که از جدایی بیشتر بین فضاهای نشیمن و اتاق خواب قدردانی می کردم. اما مواقعی هم بود که بطری آبم را در زیرزمین رها کردم و تا زمانی که در طبقه آخر در رختخواب دراز کشیدم متوجه نشدم! این بدان معنی بود که من باید پایین می رفتم و از دو پله بالا می رفتم، که وقتی خسته بودم کار بزرگی به نظر می رسید. پله‌ها با شکستگی پا و حتی بعد از جراحی شانه که کند بودم و دارو مصرف می‌کردم سخت بود. اما تزئین آنها برای کریسمس سرگرم کننده بود و من دلم برای رژه حیواناتی که هر روز صبح برای صبحانه پایین می آمدند و دوباره عصر برای خواب برمی گشتند تنگ شده است.

گربه ها عاشق بازی روی پله ها بودند. ویولت حتی بازی خودش را اختراع کرد که در آن سعی می‌کرد شما را از پله‌ها کتک بزند تا بتواند در بالای صفحه جلوی شما روی زمین بیفتد و شما را مجبور کند شکمش را بمالید. علاوه بر خاطرات خوب، من همیشه یک راه پله خوب را دوست داشته ام.

انباری ساقی

این واقعاً فقط چند کابینت توکار در طاقچه ای بود که در غیر این صورت ممکن بود فضای مرده یا شاید یک کمد باشد، اما یکی از گوشه های کوچک مورد علاقه من در خانه بود. تزئین فصلی سرگرم کننده بود و مکانی عالی برای نمایش برخی از مجموعه سنگ آهن من بود. شما می توانید تغییر کابینت انباری یک ساقی را در اینجا ببینید.

اتاق خانواده در زیرزمین

وقتی برای اولین بار به این خانه آنلاین نگاه کردیم، فکر کردم می توانم از زیرزمین خانه برای تجارت خود استفاده کنم. با این حال، وقتی شخصاً آن را دیدیم، متوجه شدیم که این اتاق خانوادگی زیرزمین بسیار عالی است و نمی‌توان از آن به عنوان اتاق خانوادگی استفاده کرد. و ما کاملا این اتاق را دوست داشتیم! ما زمان زیادی را برای شب های فیلم خانوادگی، بازی و سرگرمی دوستان در اینجا سپری کردیم. همچنین زیرزمین مناسبی برای پسران بود.

اما چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم این بود که تلویزیون در طبقه ای متفاوت از اتاق نشیمن، آشپزخانه و اتاق غذاخوری قرار داشت. بعد از زندگی در خانه‌ای با آشپزخانه اوپن و اتاق خانوادگی، ایده نداشتن صدای تلویزیون در پس‌زمینه را دوست داشتم. نه تنها در اتاق دیگری بود، بلکه در طبقه دیگری بود!

  پانل های اداری منحنی پوشیده شده با چوب سبز در نروژ توسط Oslotre

قبل از فروش خانه نتوانستیم اتاق را به طور کامل تمام کنیم، اما رو به جلو بود. من هر از گاهی این اتاق را در وبلاگ به اشتراک گذاشته ام، اما بیشتر یک فضای خانوادگی بود که کاربردی تر و راحت تر از “اینستاگرام” بود. شما می توانید در مورد اتاق خانواده زیرزمین اینجا بخوانید.

اگر به طور معمولی این خانه را دنبال کرده اید، ممکن است فکر کرده باشید که چرا ما در اتاق نشیمن کنار آشپزخانه تلویزیون نداریم و به همین دلیل است. این فقط یک اتاق دوست داشتنی برای مطالعه، گپ زدن، نشستن در کنار شومینه، چرت زدن و سایر فعالیت های آرام بود.

علاوه بر این چیزها، دلم برای سقف های بالاتر طبقه اصلی و گاراژ 3 ماشین هم تنگ شده است. در مینه سوتا این که بتوانید ماشین های خود را در گاراژ در زمستان بگذارید ضروری بود، اما داشتن چنین فضای ذخیره سازی و فضای زیادی برای دو ماشین خوب بود.

همانطور که در ابتدا گفتم، چیزهایی هستند که در همه خانه هایمان دوست داریم و چیزهایی که دلم برایشان تنگ شده است. خانه شهری 1100 فوت مربعی ما مطمئناً ساده تر و نگهداری آن بسیار آسان بود. خانه PA ما با دستگیره‌های شیشه‌ای و کف‌های چوبی اصلی در قسمت قدیمی خانه جذابیت زیادی داشت. ما همچنین دوست داشتیم در شهر کوچکی در پنسیلوانیا زندگی کنیم که اطراف آن را باغ‌ها احاطه کرده بود. زیبا و آرام بود. هر وقت زمان ، خانه فعلی مان فرا برسد، می دانم دلم برای آشپزخانه، استخر و محله تنگ خواهد شد.

من به هیچ یک از خانه‌های گذشته‌مان با ناراحتی یا پشیمانی از ، آن‌ها نگاه نمی‌کنم، بلکه با قدردانی از این که این فرصت را داشتم که برخی از داستان‌هایمان را در آنجا زندگی کنم، قبل از رفتن به مکان بعدی که برای ما مناسب است.

منبع: https://missmustardseed.com/things-i-miss-about-our-mn-house/